چونان صاعقه اى بر من فرود آمدى
و دو نیمم کردى؛
نیمى که دوستت مى دارد،
و نیمى دیگر که رنج مى برد
به خاطر نیمه اى که دوستت دارد. ...
- ۰ نظر
- ۱۳ دی ۹۸ ، ۰۶:۰۹
چونان صاعقه اى بر من فرود آمدى
و دو نیمم کردى؛
نیمى که دوستت مى دارد،
و نیمى دیگر که رنج مى برد
به خاطر نیمه اى که دوستت دارد. ...
چه کرده ای که از پشت فرسنگها و
سالها فاصله بی آنکه ببینمت
بی آنکه لمست کنم بی آنکه
هرگز بوسیده باشمت ازآنِ
تو شدم متعهدترین لااُبالی دنیا...
| افشین یداللهی |
از شکست خوردن وحشتی ندارم.
از رکود و واماندگی میترسم.
از این میترسم که دیگر به چیزی اهمیت ندهم،
پدرم را ببین؛ ممکن است باور نکنی من میدانم مرد باهوشی است.
اما وامانده است؛ حالا امیدوار است پسرهایش رمز موفقیت را کشف کنند
و دست به کارهایی بزنند که خودش از عهده آن برنیامده.
به خیالت گذشته رو از ذهنت پاک کردی.
به زندگیت می رسی، حالت خوبه، غصه نمیخوری...
ولی یواش یواش احساس می کنی یه چیزی کمه،
یه چیزی سر جاش نیست.
انگار یه حفره ی تاریکی توی ذهن و قلبت به وجود اومده که هیچ جوابی واسه ش نداری.
| روزبه معین |
آنچه بیشتر مردم یا دست کم افراد ناموفق از آن بی خبرند
این است که زندگی دقیقا به ما همان چیزی را می دهد که می خواهیم.
هر چیزی که برایت پیش می آید، محصول اندیشه های توست.
پس اگر می خواهی زندگیت را عوض کنی، باید از عوض کردن اندیشه هایت آغاز کنی.
| مارک فیشر |
از کتاب: حکایت دولت و فرزانگی